هنگام خريد كفش براى استفاده روزانه بين يك كفش خيلى سبك و ظريف كه سازنده ادعا كرده از متأخرترين دانش مربوطه براى طراحى آن استفاده كرده با قيمت نسبتأ بالا و ديگرى با ظاهر كلاسيك و نسبت به ديگرى بسيار سنگين تر و متريال بكار رفته بيشتر ولى قيمت معمولى، دومى كه معقول تر به نظر ميرسد را انتخاب كرده باشيم. و پس از چند روز استفاده براى كار و امور روزانه كمر درد، درد زانو و خستگى مفرط و شب هنگام ميگرن. بد خوابى را تجربه كرده باشيم، ضمنأ با كفشى كه خريده ايد تعادل خوبى نميتوانيد حفظ كنيد و هنگامى كه لازم بوده بدويد يا حركت سريعى انجام دهيد به زمين خورده ايد. بعد از مدتى متوجه ميشويد كه كفش تان در گرما بشدت پايتان را داغ و بد بو كرده و در سرما و رطوبت پايتان سرد و خيس ميشود.
سرانجام كفش مورد بحث بسيار زودتر از انتظار شما ساييده و دور انداختنى ميشود.
سپس تصميم ميگيريد كه كفش گرانتر و بسيار ظريفتر اول را بخريد؛ پس از چند روز استفاده دردها و عارضه ها نه تنها برطرف شده بلكه احساس ميكنيد توانايى و انرژى بيشترى داريد
علاوه بر آن پس از مدتها كفش فرم و شكل خود را حفظ كرده
اين مثال بسيار به انتخاب و خريد روغن موتور نزديك است، روغن هاى ضخيم چالاكى ندارند و اصطكاك و حرارت كمترى نسبت به روغن هاى نازك تر دفع مى كنند
هيدروديناميك دانش غريبى براى اكثريت مردم است. اينكه روغن در موتورى كه سى تا صد و پنجاه بار در ثانيه دوران دارد چه رفتارى نشان ميدهد تقريبا غير قابل تصور و فهم براى عامه مردم است
براى بيشتر خودروهاى شهرى حتى روغن گريد بيست هم ضخيم است براى اينكه روغن در اين موتورها زمان نسبتا كمى در درجه حرارت عملياتى كار ميكند
در پست بعدى به اين موضوع بيشتر خواهم پرداخت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر